کد مطلب:330933 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:633

بخش پنجم : هنر در مساجد


1 - معماری مساجد

ایران ، جایگاه خاص در معماری جهان دارد. به طوری كه پاره ای از شاخه های معماری بی همتای ایران سبب ایجاد شیوه های ریشه ای در معماری جهان شده است .

بدون شك معماری ، با هویت ایرانی ، اسلامی در معماری سایر ملل به ویژه كشورهای - اسلامی تاءثیری فراوان بر جای گذشته است ، تا جایی كه در بسیاری موارد طرح آثار و به ویژه اجرای اصولی در این مرز و بوم پر هنر كه چون گوهری تابناك در فرهنگ و علوم معماری جهان اسلام می تابد، سهم بسزایی داشته ، اساس و قانون و ضابطه شده است .

بی تردید اصل نما سازی آثار ایران بحق جذب كننده قلوب انسان های هنرمند و هنر دوست و هنر شناسان عالم و به ویژه بندگان مخلص و مؤ من خداوند در مساجد بوده است . این هنر جایگاه بسیار عمیق ، وسیع و گسترده داشته ، به طوری كه دانشمندان و مشتاقان ایران شناس و مسلمان و غیره مسلمان همه ساله از گوشه گوشه های گیتی بار سفر بر دوش كشیده و خستگی های فراوان را به جان خریده تا از نزدیك در اعماق زیباترین انواع كاشی های هفت رنگی ، جالب ترین كاشی كاری های معرق با نقوش بسیار دلنشین ، مقرنس سازی موزون ، طاسه سازی آونگ و دلفریب ، گونه بندی های بس زیبا، رسمی بندی های بسیار پر كار، كاربندی های بسیار شگرف و متنوع و سرانجام پوشش های طاقی سر از پا نشناخته و از دریای بی كران معماری بی همتای ایران بهره های فلسفی ، علمی ، هنری و اجرایی ببرند و از آن سیراب شوند كه بی شك نشاءت گرفته از مبانی عمیق عقیدتی اسلام عزیز است .

مسجد، عالی ترین جلوه معماری اسلامی

مسجد پرستشگاه مسلمانان ، خانه محمد صلی الله علیه و آله در مدینه - سال یكم هجری 622 - با صحن پیرامون و تالار ستوندارش مبدل به مثال اعلای مسجد شد كه مؤ منان برای گزاردن نماز و نیایش در آن گرد می آمدند. عناصر بنیانی مسجد عبارت است از محل كما بیش بزرگی برای اجتماع جماعت نمازگزاران ، به ویژه در روز جمعه و برخوردار از چنان موقعیتی كه مؤ منان بتوانند رو به شهر مقدس مكه نماز بگزارند. دیوار رو به روی مكه دیوار قبله نام دارد و مشخص به محرابی است كه معمولا آن را به شكل فرو نشستگی مزین در می آورند.

در روزگاران پسین ، محراب را با آذین های مفصل و پیچیده می آراستند. برای نمونه در مراكش با گره چینی چوبین ، در سوریه و عراق با مرمر كنده كاری و شباك كاری شده و در ایران با كاشی های شفاف و در بردارنده آیاتی از قرآن كریم ، مسجد معمولا به محجری مشبك مخصوص می شود و نماز گاه امام ، سلطان یا والی است . مناره یا برج گونه ای كه معمولا در یك یا چند گوشه مسجد ساخته می شود و از فراز آن مؤ ذن بانك فراخوان به نماز بر می دارد، صحن یا حیاط كه گرداگردش را رواق ها گرفته اند (رواق ، ایوان متوندار یا طاقگاندری با - وضوگاه است ) و مدرسه ، یا آموزشگاهی كه افزون بر مجالس درس ، غالبا در بردارنده كتابخانه ها و حجره هایی برای زیستن مدرسان و طلبه های دانشجوست . زینت كاری های پر تفصیل مایه فر و شكوه مسجدهای جامع اند، ولی تقلید از آثار خداوند كه آفریدن نقش ‍ زندگان نمایان می شود، جزو مهمات است ، زینت كاری ها انتزاعی اند و صورت های هندسی گیاهان چندان از اصلشان دورند كه باز نشناختن اند.

قبة الصخره (72 - 69 ه ق / 692 - 691) در بیت المقدس ، یادمان معماری بی همتایی است با طرح بیزانسی هشت ضلعی و گنبدی یكسره چوبین ، لكن تا حدود شش سده بعد ساختن مسجدهای گنبد دار رایج نبود. در 266 ه ق 879 به فرمان ابن طولون بنیانگذار خاندان طولونیان در مصر، مسجدی نزدیك قسطاط از گچ و آجر و آراسته به گچبریهای برجسته و با نقش گل و گیاه ساخته شد. در سده هشتم ه ق ایرانیان طرحی نو در ساختمان مسجد در انداختند و آن این بود كه چهار ایوان - نماهایی شكوهمند با طاق های قوسی تیره دار - بر گرداگرد صحن مركزی ساختند. با رویی كه به سوی مكه است ، مهم تر و ژرف تر از باورهای دیگر است و محراب را در بر دارد، نمونه بسیار خوبی از این ساختمان ، مسجد جامع سلطان حسن در قاهره است . (757 ه ق / 1356) ساختمان مسجد قرطبه (كوردووا) در اسپانیا، نمودار انحراف از سبك چهار ایوان است . بنای این مسجد پر ستون در 164 ه ق / 780 م آغاز شد و در سده چهارم ه ق گسترش یافت تا آنكه شبستان آن با 16 ردیف ستون و طاق محوطه ای بزرگتر از هر كلیسای مسیحی را می گرفت . كلیسای جامع كوردووا در سال 1238 درست در میانه محوطه مسجد ساخته شد.

مسجدهای ایران سنت ساسانی طاقزنی و تزیین سطوح بنا با كاشی های خوش آب و رنگ را به میراث بردند، به این سان آنها خصلتی متمایز یافتند كه در گنبدهای پیازی شكل تیزه دار، مدخلهای تیزه دار رفیع و كاشیهای هفت رنگ پر فر و شكوه شان جلوه گر است . در سده نهم ه ق / پانزدهم میلادی و دهم ه ق / شانزدهم ، به جای شبستانهای ستوندار، اندرونیهای چهار گوش پهناور و گنبد دار نشستند كه گاهی گردشان را راهروهای جانبی با گنبدهای فرو تر از گنبد اصلی گرفته بودند، چنانكه در مسجد كبود تبریز (73 - 841 ه ق / 68 - 1437 م ) می بینیم . ساختمان مسجد كبود كه طرحی ذاتا بیزانسی دارد با كاشی كاری كبود بی مانند پوشیده شده است .

برای كوتاه كردن این مقال و به دست دادن نمونه به بحث كلی این مقوله خاتمه می دهیم و نمونه ارزنده مسجد كبود را كه شاهكار معماری اسلامی است به بررسی می گیریم .

بد نیست اشاره شود كه در زمان برگزاری اجلاس نظام اسلامی و احیای مساجد در تاریخ 19 خرداد ماه 76، یكی از دانشمندانی كه به ایران آمده بود، به نام پروفسور فضل الله رضا مقاله ای هم درباره استاد جلال همایی دارد. وی در این مقاله كه در كتاب مهجوری و مشتاقی وی ، چاپ پژوهشگاه است ، می گوید:

قطعه تكان دهنده همایی درباره مسجد كبود تبریز و خرابی آن در ذهن من ، همانند قصیده هان ای دل عبرت بین خاقانی اثر كرد... این بنای تاریخی آذربایجان را، مانند بسیاری گنجینه های دیگر فرهنگ باستان ، ما ناتوانان نتوانستیم نگاهداری و پاسداری كنیم . اینكه سهل است اگر باد و آفتاب و دور روزگار هم در كار خرابی كوتاهی كردند، تیشه جهل ما چیزی فرو گذار نكرد و این درست همان است كه با فرهنگ و سنت های ملی می كنیم .

صورت پرستان و غرب زدگانیم كه چشم به كور چراغ های رنگارنگ دوخته ایم و آفتاب ها را چندان گل آلود كرده ایم كه كار تمییز مشكل شده است .

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد

چراغ مرده كجا نور آفتاب كجا؟

قطعه بلند استاد همایی كه حوالی پنجاه سال بر آن می گذرد چنین آغاز می شود:

دوشم به حالتی كه نصیب عد و مباد

جام روان زخون جگر مال مال بود

ساعت به ساعتم تن رنجور می بكاست

لحظه به لحظه غم و اندوه می فزود

بعد از وصف بسیار توانایی از شب تیره و دل تنگ شاعر و نیاز به تفرج و تماشا گوینده به خرابه های مسجد كبود می رود و می گوید:

این دو بلند جای كه بینی كنون خراب

در روزگار پیش همانندشان نبود

آن یك به هشت كوشه فردوس طعنه زد

و این یك به هفت گنبد افلاك سر بسود

در پایان قطعه بلند، گوینده نفرینی بلیغ و بسزا به متولیان فرهنگ ناشناس ‍ می فرستد كه :

دست ستمگران كه ز دولت بریده باد

با داس جهل كشته پیشینیان درود

زین توده جهل ریشه نا اهل العیاز

زین دیو مردمان ستمكار قل اعوذ

گر صرصر بلا رسد قوم را سنا

گو آن كند كه آن كرد به عاد از دعای هود

و اما مسجد كبود در ضلع شمالی خیابان امام خمینی شهر تبریز واقع شده است . این عمارت كه به عمارت مظفریه نیز معروف بوده ، به سعی و اهتمام خاتون بیگم همسر ابوالمظفر جهانشاه ، پادشاه بن قرایوسف بن توره مش خان بن بیزام خواجه تركمان بنا شده است . جان بیگم و جهانشاه ، كه در سال 872 ه ق به دست اوزون حسن آق قویونلو كشته شدند، در عمارت مظفریه مدفون اند.

ساختمان مسجد در ربیع الاول سال 870 ه ق به همت و نظارت جان بیگم خاتون همسر جهانشاه پایان یافته بود، ولی كار بنای دیگر عمارت های وابسته به آن ، همچنان ادامه داشته است ، اما در سال 872 ه ق كه جهانشاه به قتل رسیده ، كار تكمیل بنا تا دوران سلطان یعقوب ، فرزند اوزون حسن ، متوقف شده است . در این زمان تبریز روی به آبادانی نهاد و تكمیل بنای عمارتهای مظفریه نی مورد توجه ابوالمظفر یعقوب بهادر خان قرار گرفت و با همت و نظارت صالحه خاتون دختر جهانشاه بنای سقف خانقاه و مرمت و تحكیم قسمت های ناقص و فرو ریخته آن به پایان رسید. كتیبه ای نیز به نام سلطان وقت نوشته شد كه نام صالحه نیز در آن درج شد.

در نیمه اول قرن یازدهم هجری كاتب چلبی و اولیا چلبی جهانگردان ترك و در نیمه دوم همین قرن تاورنیه و شاردن دو جهانگرد فرانسوی از این مسجد دیدن كرده اند.

اولیا چلبی وقتی مسجد كبود را دیده ، ضمن شرح جوامع تبریز، از آن مسجد چنین یاد كرده است :

درگاه مسجد جهانشاه بلندتر از طاق كسر است ، بنایی عالی است كه با كاشی های زیبا آراسته شده ، گنبدهای بلند دارد، همه دور دیوار آن با كاشی های رنگارنگ زینت یافته و جوامع دل انگیزی است كه هر كس به درون آن داخل شود، دلش اجازه بیرون شدن نمی دهد. لكن شیعه ها غالبا از رفتن به مسجد خودداری می كنند.

تاورنیه هشت سال بعد از اولیا چلبی یعنی تقریبا 335 سال پیش از این ، از مسجد كبود دیدن كرده است . او عظمت بنای آن را ستوده و مانند نقاشی چیره دست ، به قلم بیان تصویر مسجد را ترسیم كرده است و تاءسف خورده كه چهار، پنج جامع عظیم به علت اینكه بانی آنها سنی مذهب بوده ، مورد توجه قرار نگرفته و رو به ویرانی نهاده است .

مسجد كبود، به عنوان نمونه

همان گونه كه اشاره شد من باب نمونه معیاری اسلامی و از میان صدها مسجد ساخته شده به سبك معماری اسلامی این بنا به منظور تشریح انتخاب شد، لذا لازم است قدری به هنر معماری در خود بنا بپردازیم .

بدون شك بنای مسجد كبود حیرت آور است . این مسجد حیاط بزرگی با طاق نماهای جالب توجه داشته و در مركز آن حوض بزرگی برای وضو ساختن قرار داشته است . امروزه تمام این بنای عالی خراب شده و زمین و مصالح فرو ریخته آن را نیز مردم تصرف كرده اند.

سر در این مسجد در زمین مرتفعی بنا شده و در قسمت بالای آن قوس ‍ بیضی شكلی دیده می شود. در دو طرف آن ستون هایی متصل به بنا، به شكل مارپیچ بالا رفته و در قسمت بالایی ، هلال بیضی شكلی تشكیل شده است . همه این ستون ها از كاشی های نفیس فیروزه ای رنگ زیبا با نقش و نگارهای خوش نما پوشیده شده است . سطوح داخلی رواق از كاشی های رنگارنگ مستور است ؛ این كاشی ها به صورت قطعات كوچك بریده شده و با مهارت تمام چنان به هم متصل شده اند كه گویی یكپارچه اند. در نقاشی و تركیب رنگ ها به اندازه ای لطف و ظرافت به كار رفته كه انسان ، خود را در برابر تابلوی بسیار عالی پر از سبزه و گل می بیند.

رنگ كبود، زمینه ، یك نواختی نقاشی ها را از بین برده ، بدون اینكه ذره ای از زیبایی و لطف مجموع آن بكاهد. شاید به همین مناسبت به مسجد كبود مشهور شده است . این سبك كاشی كاری شایان مقایسه مناسبت به مسجد كبود مشهور شده است . این سبك كاشی كاری شایان مقایسه با تركیبات هندسی خاص صنایع زمان سلجوقی و مغولی نیست و برتری و مزیت زیادی بر آنها دارد. در كوتاهی از این سر در اصلی ، به عبادتگاه باز می شود، عبادتگاه مركب او دو تالار بزرگ است كه از یكدیگر متمایز و هر دو سابقا دارای گنبد بوده است . تالار اول با كاشی كاری های هشت ضلعی كوچك تزیین شده است كه رنگ مینایی لاجوردی آنها به شاخ و برگ طلایی و زمینه عاج مانند كتیبه ها، جان می بخشد. كتیبه هایی به خط عربی نوشته شده كه با شاخ ، برگ و گل ها آمیخته است .

سنگفرش كف این بنا، بسیار با شكوه و خوش منظره است . این سنگ ها را از معادن مجاور دریاچه ارومیه استخراج كرده اند كه هنوز هم آسیبی ندیده و سالم مانده اند.

مسجد بزرگ مركزی در جنوب دهلیز واقع شده است . این مسجد به شكل مربع و طول هر ضلع آن 5/16 متر است . گنبد فیروزه ای بزرگ و معروف مسجد كبود در بالای این قسمت قرار دارد، این گنبد بود كه مسجد را به فیروزه اسلام مشهور ساخت .

خوشبختانه این گنبد به دست معماران سنتی با نظارت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی به طور كامل مرمت و بازسازی شده است .

طاق جناغی در ورودی مسجد و در وسط دیوار جنوبی صفه كه دو متر از كوچه مقابل بلندتر است ، تعبیه شده ، در هر یك از دیوارهای شرقی و غربی ، طاقچه ای باند با طرحی بدیع و كناره مارپیچی ظریف ساخته شده است . در نغول بالای طاقچه مقابل آیه شریفه سلام علیكم طبتم فادخلوا خالدین و در نغول بالای طاقچه غربی عبارت قال الله تعالی ادخلوا بسلام آمنین با خط كوفی تزیینی زیبا، كاشیكاری شده است .

انواع گوناگونی از اسلیمی و ترنج و ختایی ، این مربع را احاطه كرده است ، مربع بزرگی نیز از تركیب ده ترنج بیضی گونه به وجود آمده است :

یا باعث یا وارث ، یا مجیب یا قریب ، یا نور یا مدبر یا فرد، و یا مرسل یا مرشد، یا قدیم و قدیر یا باری ، یا رحیم ، یا عزیز، یا خلاق یا وهاب ، یا قدیر یا ستار، یا غافر، یا وتر یا سبوح یا بر، یا شافی یا كافی و یا باقی . در میان ترنج ها هشت مربع كوچك نیز طرح شده است كه نوشته آنها به خط كوفی و عبارت از این قبیل نام های مبارك باری تعالی است .

احد، خدا، مجید، ستار، باقی ، حمید، صمد، نور، در بیرون از ردیف این مربع بزرگ نیز چند ترنج و چند مربع دیگر موجود است كه از ردیف این مربع نیز چند ترنج و چند مربع دیگر وجود دارد كه نوشته های آنها هم نام های خداست .

شش مثلث نیز در حواشی تابلو دیده می شود كه همه خط كوفی دارند و هر یك از دو الحمدالله به وجود آمده است .

در بخشی دیگر از این مسجد طرح جالب تری نیز از چهار الحمدالله با خط كوفی دیده می شود، یك مثمن و یك ستاره هشت پر نیز به طور متداخل در این مربع قرار دارد. این تزیین ، شیوه تخمیری دارد و كاشیها در میان آجرهای ساده قرار گرفته اند. نوشته چهار كاشی دیگر كه هر یك در مقابل یكی از اضلاع مربع واقع شده است عبارت است از:

یا رفیع الدرجات ، یا مجیب الدعوات ، یا قاضی الحاجات ، یا غافر السئیات .

طرح دل انگیزی نیز با خط كوفی از عبارت حسبی الله و نعم الوكیل ساخته شده است این طرح در وسط دو ترنج متداخل قرار گرفته ، نوشته شكل مربع دارد، تزیین داخل ترنج عبارت از اسلیمی و ختایی چند نوع گل و بوته است .

این كاشی دل انگیز نیز در وسط آجر معمولی جا داده شده و زیبایی شگرفی ایجاد كرده است . زیبایی و تزیینات این مسجد كه انسان خوش ذوق را مبهوت و واله می سازد، یكی دو تا نیست ، در گوشه شمال غربی این قسمت از مسجد خوشبختانه تابلویی كاملا سالم قرار دارد. در وسط این تابلو مربعی از تركیب چهار سبحان الله ایجاد شده است ، شكل های هندسی گوناگون كه در درون این مربع طراحی شده ، به خوبی نمایانگر ذوق معماران و هنرمندان آن روزگار است .

اكنون شانزده قطعه از مرمرهای ازاره و یك قطعه از مرمرهای محراب در این مسجد باقی است ولی اغلب آنها آسیب دیده و شكسته است . نوشته حاشیه آنها، آیاتی از سوره های نبا، فجر و بینه است كه با ثلث جلی به رشته تحریر در آمده و یا اسلیمی زیبا زینت یافته است . هنر حجاری و حكاكی این سنگ های قیمتی دست كمی از هنر ارزنده خطاطی و نقاشی آنها ندارد، نه قرآن كتیبه ها به اندازه ای دقیق صورت گرفته كه انسان را بی اختیار به اعجاب و تحسین وا می دارد. دو تالار با شبستان شرقی و غربی مسجد كه در ضمن توصیف قسمت مركزی به آنها اشاره شد ازاره كاشی و تزیین تخمیری داشته است ، اما اكنون اغلب از بین رفته و فقط نمونه هایی از آنها باقی مانده است .

معماری قرون 8 و 9 هجری قمری در ادامه معماری گذشته این سرزمین است كه برخوردار از ویژگی ممتاز و مخصوص به خود است . در این دوران ، تزیینات موجب فراموش شدن معماری نمی شود و معماری از اهمیت تریینات نمی كاهد. بی دلیل نیست كه معماری این دوره (معماری قرون 8 و 9 ه ق ) از درخشان ترین دوران معماری ایران به شمار می رود.

آقای دیتوس اسمیت بحق با دیدن آن شگفت زده شد به گونه ای كه در سال 1338 ه ش وقتی از این مسجد بازدید كرد، گفت :

شگفتا در قرنی كه آمریكا كشف شده ، ایرانی چه عظمتی داشته است .

حال ، باید از خودمان بپرسیم تاكنون به همان اندازه كه به گالری های نقاشی و خطاطی سركشی كرده ایم و به معرفی آثار نقاشان در رسانه ها پرداخته ایم ، به همان میزان به معرفی مساجد و معرفی آن ، كه زبانزد جهانیان است ، پرداخته ایم یا خیر؟ حال آنكه معماری مساجد شناسنامه پر ارج هنرمندان مسلمان در هر دوره است . (455)



2 - تجلی هنر اسلامی در مساجد

الف - تعریف هنر

هنر به لحاظ جوهری و ذاتی - البته با اندكی تسامح - به دو قسم بخش پذیر است :

1 - هنر شهوی ؛

2 - هنر شهودی .

1 - هنر شهوی

هنری كه در خدمت شهوت و هوس و نفسانیت انسان است ، یعنی منشاء آن نفسانیت و باز نمایاندن هوس هاست و خواهش های نفسانی غرض اوست ، هنر شهوی است .

2 - هنر شهودی

هنری كه منشاء آن شهود و معرفت است ، عرفان و ادراك حق است ، هنر اشراقی و شهودی است ؛ هنر معنوی و مینوی است ، زیرا متعالی ترین نمونه های اثری هنری همان توصیف هایی است كه درباره مینو و بهشت و باغ برین در قرآن كریم باز گفته شده و ما برای كشف هنر دینی و هنر اسلامی باید از این نگاه ، قرآن را مطالعه كنیم .

مجموعا درباره توصیف بهشت ، آنچه بیان شده است ، هنری است و معماری اسلامی هم عبارت از معماری است كه بر توصیف بهشت منطبق باشد، مسجد محل تجلی مجموعه ای از هنرهایی است كه مصداق مسلم هنر شهودی و هنر مینوی است .

به طور كلی هنر از سنخ خلقت ، باز آفرینی و خلق دوباره است ؛ به هر اندازه كه هنرمند قادر باشد در باز آفرینی معنی و شی ء را كما هی بیافریند، اثرش هنرمندانه تر خواهد بود، زیرا هنر نسخه دوم خلقت تلقی می شود. نسخه اول وجود حق تعالی است .

ب - توصیف هنر

هنر از صاحبنظران ، اشك روح ، چراغ جان آدمی ، مسیحای عشق و تجلی شیدایی شمرده اند و معتقدند آدمیان را بیش از آنچه از زبانشان می توان شناخت ، در هنرشان جلوه گرند؛ برای هنرمند واقعی همه هستی بانگ توحید و نغمه آسمانی و صیقل ارواح است .

هنرمند آنگاه كه برای ارضای غریزه زیبا دوستی و گرایش به جمال و كمال به هنر روی می آورد، در واقع به ندای فطرت پاسخ گفته است .

هنرمند عدسی بزرگ كننده ای است كه حقایق حیات را بزرگ می كند. حافظ می گوید:

برهنگان طریقت به نیم جو نخرند

قبای اطلس آن كس كه از هنر عاری است

* * *

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید كه خاك درگه اهل هنر شوی

* * *

عشق می ورزم و امید كه این فن شریف

چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

از طرفی پیام هنرمند با لذت هنری قرین است ، لذت هنری ، ما را از جهان خاكی می رباید و با جلوه ای غنی تر، سرشارتر و پرهیجان تر از هستی آشنا می سازد كه خود، هشیارانه یا نا هشیارانه در هوای آنیم . لذت هنری وجود روحانی ما را پر می كند و توقعات آن را هم برملا می سازد. سیر و تاءمل هنری داروی معجزه آفرینی است برای ملال زندگی است . نه آن ملال گذرا كه خاستگاهش شناخته و مرزهایش پیدا است . ملال محض كه با بهروزی و خجسته روزگاری نیز همبر می شود و ریشه آن در خود زندگی است . (456)

حافظ باز هنر را این گونه توصیف می كند:

عاشق و رند و نظر بازم و می گویم فاش

تا بدانی كه به چندین هنر آراسته ام

مساجد نمایشگاه آثار هنری اسلام

در مساجد، نه تنها دین با هنر ملاقات می كند، بلكه مهم ترین نمودهای هنر اسلامی ، معماری مساجد و ویژگی های بارز آن است .

صرف نظر از نزهت معنوی ، این بناهای با شكوه در چشم هر مورخ نیز در خور آن است كه گالری های هنر اسلامی تلقی شود. هنرمندان بی نام و نشانی كه تمام هستی خویش را وقف ساختمان كرده اند، از شوق مقدسی بهره مند بوده اند. آنان با اشتیاقی وصف ناپذیر كوشیده اند تا بهترین تصور خود از زیبایی را در این آثار مقدس جلوه و جلا بخشند.

حقیقت این است كه معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر زیبایی را كه در اطراف خویش می دیده اگر آن را در خور عظمت و شایسته جلال و جمال خدا می یافته ، سعی می كرده است تا به هنگام فرصت ، برای آن در مسجد جایی باز كند. در بنای بسیاری از مساجد، هنرهای گوناگون با هم در آمیخته است .

مجموعه ای از جلوه های هنری را می توان در مساجد مشاهده كرد كه از آن باید به هنر پرستشگاهی یا هنر قدسی به تعبیری ، یاد كرد.

جلوه های هنر در مساجد فراوان است ، همچون معماری ، مهندسی ، گچبری ، آجر كاری ، موزائیك سازی ، كاشیكاری ، سفالگری ، سنگ تراشی ، مقرنس سازی ، آئینه سازی ، كنده كاری ، منبت كاری ، خاتم كاری ، سنگاب سازی ، نگارگری ، خوشنویسی ، تذهیب ، پرتو پردازی ، آوا پردازی ، فضا آرایی ، محوطه سازی ، فرشبافی و گلیم بافی .

در طول نسل ها و قرون و اعصار، در فاصله آفاق گوناگون ، هنر اسلامی ملجئی پاك تر و نمایشگاهی امن تر از مسجد نشناخته است و اشتراك مساعی اقوام و امم گوناگون اسلامی در تكمیل و تزیین مسجد با وجود حفظ خاصیت های ملی و محلی ، نوعی بی تعلق را در معماری اسلامی سبب شده است ، كه البته با تمدن و فرهنگ اصیل اسلامی مناسبت تام تمام دارد و از مفاخر معنوی مسلمین به شمار می رود.

تركیب مناسب مجموعه همین عناصر است كه ابنیه اسلامی را در شام ، مصر، هند، اندلس و در عراق و ایران و در همه جا، قدرت و جلالی افسانه آمیز می بخشد. همین مایه تناسب و هماهنگی است كه قصر الحمراء را در غرناطه از ورای غبار قرن ها هنوز چنان جلوه و شكوهی بخشیده است كه گویی به گفته ویكتور هوگو یا بنای تاج محل را در آگره با چنان تناسبی از زیبایی و ظرافت سرشار كرده است كه هنوز هر مورخ تیز بین امروز می تواند درباره این رؤ یای مرمرین كه به یاد مرگ و زندگی یك ملكه مسلمان هند بنا شده است ، بگوید: اگر زمانه عقل و هوش می داشت ، شاید هر چه جز تاج محل بود منهدم می كرد و برای تیمار دل آدمی این نشان گرانمایه شرافت انسانی را بر جای می نهاد.

از آنجا كه هنر با نماد آمیخته است و نمادها ماهیت و جوهر هنر را تشكیل می دهند، لذا مجموعه هایی از هنر كه در استخدام مسجد قرار گرفته ، فراوان است و به نوبه خود پیام دارد، از این رو نمادهای معنی دار به شمار می رود.

در هنر معماری در مساجد، خطوط عمودی ، افقی و منحنی ، معنی دارند، ساخت گنبد، محراب ، گلدسته ها، ستون ها، منبرها و مقرنس ها، همه و همه نوعی پیام را به مخاطب القا می كنند، آنهم پیامهای جاودانی ، فضاهای باز نیز نمادهای دیگری هستند كه در ساخت مسجد مد نظر بوده اند.

نوعا رنگ های كه در ساختمان مساجد نیز به كار رفته است ، همسانی خاصی را نشان می دهد، از قبیل : آبی ، فیروزه ای ، لاجوردی ، كبود، سبز، پرتقالی و زرین ، كه این رنگ ها بیشتر در هنر مسجد و نگارگر و تزهیب ها و سایر مقوله های هنری به استخدام در آمده اند و صد البته كه پیام دارند.

همچنین خط نوشته ها، نوع آنها و نوع آنها و نوع خطوط برگزیده ، خطوط كوفی ، كه بیشتر در مساجد كهن استفاده شده و بعدها خط نسخ و ثلث ابداع شده و سرانجام خط نستعلیق نیز به كار رفته است . از جمله نمادهای دیگر، نماد نباتات گیاهی است كه در تصویر سازی مساجد به كار رفته است و البته نقش ها و تمثال های ذی روح در مساجد اسلامی خلاف كلیساها، كاربرد ندارند.

در گذشته ، در اسپانیا، سبك معماری متداول در ایران و شام ، به نام سبك مراكشی شهرت یافت . بعدها فاتحان نصاری قسمتی از مساجد اندلس را كلیسا كردند. قلعه الكازار - شكل فرنگی شده القصر - كه در اشبیلیه به وسیله - ابو یوسف یعقوب بنا شده ، مورد توجه و استفاده شارل پنجم و ایزابلا واقع شد.

قصر الحمراء كه مجموعه ای است زیبا از باغها، قصرها و حیاطها و استخرها و ایوان ها در كمال شكوه و زیبایی ، در غرناطه نمونه ای از افراط در تزیین تجمل برخی مسلمین است كه عاقبت آن در كلام شارل پنجم كه آن ایوان را دیده و با نظر عبرت نگریسته گفته بود: بیچاره آنكه این همه را از دست داده است .

در هند، این معماری باز چنان وحدت و اصالت خود را حفظ كرد كه به گفته بعضی مؤ رخان ، انسان وقتی بنای تاج محل را در آنجا می بیند، نه در ایران یا اندلس ، دچار حیرت می شود، اما از حیرت وقتی بیرون می آید كه متوجه می شود دیار اسلام است نه هند و اندلس ، یعنی همه جای آن وحدت است - وحدت اسلامی - چنانكه هنوز قطع منار دهلی با 250 پا ارتفاع بعد از هفت قرن حكایت از قدرت و عظمت اسلام دارد كه چگونه با طبیعت به مقابله برخاسته است و در سرزمین هندوان عظمت خود را به رخ می كشد، گر چه گه گاه با خشونت و قساوت امثال قطب الدین ایبك همراه شده است .

هنر اسلامی در مساجد همچون فرهنگ اسلامی ، هم از حیث مواد تنوع دارد، هم از حیث تكنیك ، حتی نقاشی و مجسمه سازی و موسیقی هم با آنكه با كراهت ، اگر نه حرمت تلقی می شدند، در محیط تسامح آمیز اسلامی ، فرصتی برای نشو و نمای خویش پیدا كرده اند.

موسیقی در هنر مذهبی و دینی كلیسا، سخن آخر را می گوید، اما در هنر دینی و مكتبی مسجد چنین نیست ، لكن سایر هنرها و نمادها در استخدام مسجدند.

نكته مهم اینكه هنر اسلامی در همه زوایای زندگی ما ریشه دوانده است . برخلاف برخی ملت ها و ادیان كه در گوشه موزه ها و زاویه گالری ها و نمایشگاه ها قرار داده شده تا برخی تماشاچی به دیدن آنها بروند.

هنر اسلامی نه تنها در مسجد بلكه در متن زندگی مردم جریان دارد، در خانه و مسكن ، بازار و مدرسه و مسجد و محراب و قرآن و حدیث و در قلمرو خطاطی آیات و ادعیه و قرائت قرآن و تعزیه سوگواری و مدح و مصیبت و كتابت و صحافی و تجلید و تذهیب و لباس و پرده و ظروف و فرش و كفش ‍ و شمشیر و زره و در و دیوار و حتی غلیان و قلمدان و سرانجام در همه جا رخنه كرده است . این امر به آن سبب است كه هنر دینی از حس ‍ اجتماعی فراگیر تغذیه می شود كه آن : اسلام است و زمینه كارش هم گسترده و گستره این حس اجتماعی است .

بدیهی است اگر ما در حفظ مساجد و هنرهای به كار رفته در آنها، كوتاهی كنیم آیندگان بر ما نفرین خواهند كرد كه چنین گوهرها و هنرهای گران بهای جوشیده از متن مردم و دین را به آسانی و بدتر از آن به تقلید از غرب از دست داده ایم .

نیلوفر آبی در ساخت مساجد زیاد مشاهده می شود، گو اینكه نیلوفر آبی جنبه سمبلیك و نمادین جهانی دارد؛ به این معنا كه كلیه مذاهب نیلوفر آبی را مقدس می شمارند، حتی در بودائیسم و هند وایسم نیز این گونه است . دین های ساخته شده دست بشر و دینهای جعلی همچون بهائیت و بابیت نیلوفر آبی را مقدس می دانند. از این رو بزرگترین معبدی كه بهایی ها در جهان دارند، یك نیلوفر آبی در دهلی نو است .

تاك و مو نیز در هنر مسجد جایگاه ویژه ای دارد، گل بوته ها و اشجار نیز كه در لسان قرآن مفاهیم ویژه ای دارند، در هنر مسجد به كار رفته اند.

قدر مسلم آنچه هنرمندان مسلمان در طول تاریخ در زمینه های گوناگون هنر پدید آورده اند، نمی تواند هنر اسلامی تلقی شود و مهر اسلام بر پای آن حك شود، اما به طور كلی هنر مسلمین كه زمینه اش حیات فردی و اجتماعی مردم بوده به اشكال گوناگون از جمله در معماری و ساختمان مساجد بروز كرده است .

و اما نتیجه ای كه از این مبحث می توان گرفت این است كه : تمدن اسلامی به طور اجمال هنر پدید آورده است كه همواره جایگاهی مهم و مركزی داشته چشم انداز و نگرش اسلام مبتنی بر بعد زیبایی در زندگی را تداعی كرده و بنابر همان حدیث مشهور: ان الله جمیل یحب الجمال ، زیبایی و نیكی را به خود ذات باری مربوط ساخته است . تاءكید بر مراعات آداب و پاكیزگی دینی و حیات روزمره و نیز دستورهای صریح قرآن به درك زیباییهای خلقت و همه آنچه خداوند آفریده است ، به وضوح عنایت جدی اسلام را به زیبایی نشان می دهد. اگر به پدیده های تمدن اسلامی از معماری و شهر سازی و ساختمان مساجد تا شعر و سایر صور ادبی ، توجه كنیم اهمیت هنر را در جهان اسلام خواهیم دید.

شاهكارهای بزرگ هنری و هنر اسلامی همچون مساجد در اسپانیا، قاهره ، سمرقند، استانبول ، اصفهان و سایر جاها، ناشی از روح وحی اسلامی و طنین و جوهر همان روح است . این بناها عینی ترین و روشن ترین پیام اسلام را در هماهنگی و تناسب و صفا و آرامش خود متبلور ساخته است .

هنر اسلامی در مساجد، در طول قرون و اعصار متمادی ، محیطی فراهم آورده كه در آن مسلمین با به یاد داشتن دایمی خداوند و با عنایت و تاءمل در باب زیبایی كه نهایتا فقط ناشی از خداوند است كه به مفهومی مطلق زیبا (الجمیل ) است ، زندگی و كار كنند. هنر اسلامی مستقیما با روح قرآن و وحی اسلام مرتبط است ، و اجتناب آن از عرضه هر گونه شمایل سازانه یا تمثال پردازانه ای از الوهیت به همین دلیل است .

این هنر بر ناپایداری این جهان و جاودانگی ماورای آن تاءكید دارد. هنری كه در معماری مساجد به كار رفته در پی مربوط ساختن هنر با زندگی روزمره مردم بوده است .

رایج ترین تعابیر و الفاظی كه در زبان عربی برای اطلاع بر مفهوم هنر به كار رفته است ، یعنی تعابیری همچون صناعه و فن نه تنها بر هنر به معنای غربی این اصطلاح نیز دلالت می كرده ، بلكه معنای انجام دادن خوب و صحیح هر امری را نیز می رسانیده است . علاوه در این اسلام همواره بر رابطه نزدیك هنر و دانش تاءكید ورزیده و سفارش مكرر و پر سابقه بسیاری از استادان هنر و صنایع دستی در جهان اسلام بر این كه هنر ناشی از ازدواج فن و حكمت است نیز همواره مؤ ید این معنا بوده است .

آنچه را كه هنر اسلامی از تمدن گوناگون همچون ایران باستان و بیزانس وام گرفته است ، در پرتو وحی قرآنی دگرگون ساخته و از آنها اشكال و صورت های هنری كاملا متمایزی پدید آورده است كه مظاهر و شواهد آن را می توان در سرزمین های دیگر از شرق تا غرب ، دید.

متاءسفانه جوان مسلمان امروز آگاهی زیادی از معماری اسلامی و هنر اسلامی در مساجد ندارد. نخستین گامی كه هر جوان مسلمان در این زمینه باید بر دارد، این است كه با سنت هنری خاص خود كه بر مراتب ارزشی و فلسفه هنر خاصی ، متفاوت از مراتب ارزش ها و فلسفه هنر موجود در غرب مبتنی است ، آشنا شود. این مهم نیز از وظایف همگانی است كه در مسیر آشنا ساختن جوانان مسلمان گام های اساسی بر دارند، چرا كه جوان مسلمان باید غنای سنت هنری سرشار اسلامی در معماری مساجد را بشناسد تا بتواند انتقادات باید غنای سنت هنری سرشار اسلامی در معماری مساجد را بشناسد تا بتواند انتقادات معتقدان متجددی را كه گمان می كنند همه تمدن ها باید هنرهای یكسان یا سلسله مراتبی مشابه داشته باشند و مدعی اند اسلام هیچ گونه هنر تجسمی و موسیقی نداشته است ، پاسخ گویند.

جوان مسلمان چنانچه از مواریث هنر خود و اهمیت غنای آن آگاه باشد، می تواند همواره مقابل چنان اعتقاداتی بایستد و بگوید كه اگر اسلام هنر پیكره سازی پدید نیاورد یا همان اهمیتی را برای نقاشی قائل نبوده كه غرب قائل است ، در عوض ، هم نیل به ژرفا و شكوه هنر اسلامی و معماری مساجد قاصر نمانده است . وانگهی به استثنای پیكره سازی كه در شرع اسلامی ، مانند یهودیت ، حرام است ، اسلام در محدوده هنر غیر شمایل نگارانه ای كه هر گونه تمثال سازی و نقاشی از صورتهای خیالی الوهی را منع كرده است ، عالی ترین شكل هنر را عملا در همه مقولات متصور هنر، بخصوص در زمینه معماری و بالاخص در مساجد پدید آورده است . (457)



457-در اين بخش از سخنان آية الاسلام جناب آقاي رشاد در اجلاس نظام اسلامي و احياي مساجد و كتاب جوان مسلمان و دنياي مسجد، نوشته دكتر ولي الله نصر استفاده شده است .